سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

دفاع‏نامه - 2

دوشنبه 87 آبان 27 ساعت 5:41 عصر

دیروز با بچه‏ها تو مراسم دفاع یک دانشجوی دکترا شرکت کردیم. می‏گفتن که گل سرسبد دانشجوهای دکترای الکترونیک بوده و استادش هم شریف‏بختیار بود. با کمال تعجب بعد از اتمام ارائه شرکت‏کنندگان رو بیرون کردند! یعنی تمام بحثهای استادا دیگه محرمانه و خصوصی تلقی میشه. حتی میگفتند که همین رویه برای دفاع فوق لیسانس هم شروع شده و تو دفاع پروپوزال دکترا هم که اصولا کسی رو راه نمیدن ...... بنظر من و دوستانم دانشکده در این مورد داره به راه اشتباهی میره که اگرچه مزایای کوتاه مدتی داره اما در دراز مدت به حیثیت علمی ما ضربه خواهد زد.

1- منع دانشجویان از ورود به دفاع پروپوزال پژوهشی همقطارانشون عملی «زشت» و «غیرسازنده» است چرا؟ زشتیش که واضحه ... غیرسازنده است به این خاطر که استدلال میکنن که ممکنه کسی پیشنهاد پژوهشی فرد دیگری رو «بدزده» و خودش اون کارو انجام بده. این ورای اتهام‏زنی اخلاقی به ما، کاملا حرف غلطی است. به این دلیل که من حتی اگر برای نزدیکترین همکارانم هم یک ساعت و نیم (تا جایی که توان داره) راجع به آخرین ایده‏ام توضیح بدم هم اون نه انگیزه‏ای داره برای اینکه حتی با اصرار من اون کار رو انجام بده نه اصولا توانایی انجام اون کار رو بتنهایی داره. برای اینکه زیاد به ما برنخوره گاهی بهمون میگن که ممکنه یکی مثلا از دانشگاه آزاد بیاد و در این جلسه شرکت کنه و ایده رو بدزده. آخه اگر طرف اینقدر زبله که با یه اشاره کوتاه به یه ایده نپخته میتونه خودش تا تهش بره چرا رفته دانشگاه آزاد؟‏

من از ابتدای شروع دوره دکترام یه فلسفه‏ای که داشتم فلسفه «منبع باز» بود. من اینو از اسلام گرفتم و ریسکش رو هم خدایی قبول کردم و کلی هم بابتش خیر دیدم. من همیشه تازه‏ترین و حساسترین اطلاعاتی که دستم بود اعم از اطلاعات دارای ارزش افزوده مالی، تحقیقاتی، فرصت‏ها و ... رو با دیگران حداقل یک نفر تقسیم کردم. نتیجه این بود: وقتی داوطلبانه اطلاعات رو برای دیگری افشا می‏کنید اون طرف بشدت احساس با ارزش بودن و اعتبار میکنه، امکان نداره در استفاده ازون اطلاعات به شما پیش‏دستی کنه، به شما در یافتن اطلاعات تکمیلی برای بهره‏مندی ازون فرصت کمک بی‏شائبه میکنه، و در اولین فرصت اطلاعاتی ده برابر ارزشمندتر رو در اختیار شما میذاره. این خصلت و فطرت پاک آدمهاست .......... 


نظرات دیگران []



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]