سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

گمشده

شنبه 87 تیر 22 ساعت 9:23 صبح
احساس می‏کنم در زندگی‏ام به معنویت بیشتری نیاز دارم. از وقتی از آمریکا برگشته‏ام انگار خدا را فراموش کرده‏ام. آنجا که بودم تمام ایمانم را جمع کردم تا بتوانم بار دیگر به ایران بازگردم اما وقتی مبارزه به پایان رسید همه چیز فراموش شد. این بار تمام نیرویم صرف گرفتن دکترا شد. دوره دکترای برق شریف وضع بشدت نامطلوبی داشت. هیچ کس باور نداشت بدون کمک استادان غربی بتواند دکترایش را بگیرد. شکست‏های چند دانشجوی ارشد دکترا هم توی دل همه را خالی کرده بود. بعضی‏ها انصراف دادند و رفتند خارج، بعضی هم برای فرصت مطالعاتی به دستبوس استادان خارجی رفتند. وقتی می‏خواستم اولین مقاله‏ام را بفرستم یکی از استادها ازم خواست اسم یک استاد کانادایی را هم بالایش بنویسم. اعصابم بهم ریخت، گفتم اگر می‏خواستم زیر سایه آنها باشم که برنمی‏گشتم ایران.

نظرات دیگران []



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]