سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

پاییز

سه شنبه 87 مرداد 29 ساعت 7:51 عصر
زمستان که به اوج می‏رسد آدم‏ها از وقتی پا به خیابان می‏گذارند، سرهای‏شان در گریبان، دست‏هاشان در جیب و پاهاشان شتابان است. زمانی که بوی بهار می‏رسد کم‏کم آدم‏ها فرصت پیدا می‏کنند سرشان را بالا بگیرند، گاهی به آسمان نگاه کنند، کمی از وزن لباس خود بکاهند و آزادی را احساس کنند ..... تابستان که به اوج می‏رسد، تازیانه خورشید بر سر و روی آدم‏هاست، چشم‏ها از شدت تابش نور تنگ و نگاه‏ها پایین انداخته، مردمک‏ها باریک است، و آدم‏ها شتابان از کنار دیوارها در سایه می‏گذرند. اما حالا که بوی پاییز در کوچه‏ها پیچیده، تکه ابری پیدا شده که روی ماه خورشید را اندکی با توری سفیدش بپوشاند، آسمان داغ خنک شده و گاهی نسیمی می‏وزد، چشم‏هامان اندکی آرامتر و گشوده‏تر می‏شوند، حالا می‏توانیم بالا را آسمان را نگاه کنیم و از وزش نسیم خنک روی تن‏مان لذت ببریم، .... تغییر فصل یکی از قشنگ‏ترین روز‏های سال است انگار که دوباره زنده می‏شویم.

نظرات دیگران []



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]