هنوز از افسردگی ریجکت مقاله بیرون نیومده وارد افسردگی دفاع شدهام. شاید علتش این باشه که حقیقتا باور نمیکنم مقالهم بطور کامل ریجکت بشه و نتونم دفاع کنم ...... در هر صورت، دیشب یدفعه انگار از خواب عمیقی بیدار شده باشم از خودم پرسیدم «اگر نایبی سر جلسه دفاع نباشه !!!! ». بطور کلی دفاع دکترا تنها دفاعی هستش که جدی محسوب میشه. دفاع تز فوق، سمینار فوق و پیشنهاد پژوهشی دکترا بیشتر حالت فرمالیته و شاید آمادگی برای دفاع دکترا رو دارند. در جلسه دفاع دکتراست که شدیدترین حملهها به دانشجو و احتمالا استادش میشه و معمولا کار به برخورد استادا میکشه و گاهی حتی به کدورت هم ممکنه منتهی بشه. این وسط امید دانشجو به استادشه که ازش دفاع بکنه. حالا هم که نایبی تصمیم گرفته بره خارجه برای خلق الله کتاب بنویسه !! البته حتما برای روز دفاع خودشو میرسونه ولی ممکنه چون وقت زیادی روی تز نمیذاره نتونه خیلی دفاع محکمی بکنه.
از چند سال قبل احساس میکردم که نایبی چندان تمایلی دیگه به دانشگاه نداره به همین خاطر هم قبل از دفاع پروپوزالم با عارف هم صحبت کردم که استاد راهنمای همکارم باشه. کمکم حدسم درست از آب دراومد. پارسال نایبی تصمیم گرفت ترم دوم رو مرخصی بگیره و اندازهگیری رو ارائه نداد. روز امتحان آمار و احتمال توی ماشین با ناراحتی ازش پرسیدم «استاد شما تصمیم گرفتید ازین ببعد ترمهای زوج رو مرخصی بگیرید؟» خندید و گفت «نه این ترم کار پیش اومده». چون اندازهگیری داشت از سیلابس حذف میشد و از طرفی درس اصلی ترم زوج نایبی بود. اما امسال هم این حدس من درست از آب دراومد و نایبی دوباره داره مرخصی میگیره. اگرچه تمایلش به کتاب نوشتن شاخ رو روی سر آدمی سبز میکنه.
اگر چه دکتر عارف نفوذ بالایی داره و معمولا تو جلسه دفاع اگر تشخیص بده شدید دفاع میکنه و من تا حدودی خیالم راحته. اینو همه دانشجوهای دکترایی که تو دفاع تدین بودن خوب میدونن. اونجا خانم دکتر نصیری یه تریپ مختصر اومد میخواست بگه چرا اسم تو توی مقاله درختیان هستش و اسم درختیان هم متقابلا توی مقاله تو؟ که چشمتون روز بد نبینه .... دکتر عارف چنان جوابی بهش داد که کلا از تحصیلات تکمیلی فکر کنم بخاطر همون کنارهگیری کرد :) ..... در هر صورت دیگه بعد ازون جریان بچهها نمیترسن که با هم کار گروهی بکنن. اشکال معروف دیگه که از تز تدین باز هم شروع شد «اشکال معروف دکتر شمساللهی» هستش. ایشون سوال اصلیش رو از تدین روی این محور قرار داد: تدین سه تا ژورنال پیپر داشت که خیلی فوقالعاده محسوب میشد اون روزا. منتها بد کارش رو تعریف کرده بود اینقدر واید بود که مقالههاش هر کدوم روی یک موضوع جداگانه بود ..... دکتر شمس: «میخوام ببینم این کار شما جمع سه تا کار فوقلیسانسه که 6+6+6 میشه 18 یا نه یه کار دکتراست» .... اشاره به اینکه تز دکترا 18 واحده و تز فوق 9 یا 6 واحد. اینو که گفت تدین دیگه داشت ولو میشد ...... و این اشکال مشهور ازون ببعد در هر جلسهای که دکتر شمس باشه بنحو موفقیتآمیزی تکرار میشه و همه هم در این آزمون شکست میخورن. در هر صورت دفاع تز دکترا روز تاریخیایه باید منتظرش موند.
حالا حسابشو بکن وسط این کارزار یدفه استادت بگه من نیستم :)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ