یک صحنه ناقشنگی که امروز سر جلسه اتفاق افتاد این بود که وقتی من و آرش اومدیم تالارها، دیدیم بقول آرش یه حجم عظیمی آسیستان و مراقب اونجا حضور دارن. خلاصه کاشف بعمل اومد که آموزش دانشکده به تعداد زیادی از بچهها ایمیل زده که شما بیاین مراقب امتحان باشید بدون اینکه با ما هماهنگ کنن. خلاصه من تصمیم دشوار رو گرفتم و به مسئول امتحان گفتم که غیر از استادا همه باید سالن رو ترک کنن، شما بهشون بگین. ایشون گفت من نمیگم، جمعشون میکنم خودتون بهشون بگید. خلاصه 20 - 30 نفری جمع شدن .... گفتنش سخت بود چون خیلیشون آشنا بودن، آسیستان خودم، خانم آرش، عباس، تعدادی دانشجویان دکترا و فوق. خلاصه تو 2-3 جمله ازشون تشکر کردم و ازشون خواستم امضا کنن و برن. آرش اولش مخالف بود ولی بعدا بنظرم قبول کرد که کار درستی بود.
نظرات دیگران []