از اوایل دکترام هدفی که داشتم جمع کردن بچهها دور هم و انجام کار گروهی بود. آدما بخودی خود در مقابل سازماندهی شدن و جمع شدن یه مقاومتی دارن ولی این موضوع وقتی خیلی سختتر میشه که بین دوستانتون کسایی باشن که با هم مشکل داشته باشن. پارسال حوالی مهر من یک سری جلسات علمی رو با بچهها راه انداختم که تو اتاق خودم برگزار میشد و در اون چند تامون هر دفعه آخرین کارای هفته قبلمون رو توضیح میدادیمو خیلی پرثمر بود و خیلی تونستیم به هم کمک کنیم اما مشکل اینجا بود که دو تا از بچه های اصلی با هم مشکل داشتن، البته در اصل چون استاداشون با هم مشکل داشتن اینا هم به هم بدبین شده بودن. خلاصه آخرش با حکم مستقیم یکی از همین دو استاد جلسات ما تعطیل شد، استاد گفته بود که دانشجوش حق نداره توی این جلسات شرکت کنه و پیشرفتهاش رو به بقیه اطلاع بده.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ