سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

ضرب العجل دکتر عارف

جمعه 87 مرداد 4 ساعت 6:13 عصر

استاد آدم وقتی یک کلمه بگوید آدم چند سالی باید باهاش کلنجار بره تا حل بشه! وقتی کارهای جدیدم رو برای دکتر عارف گفتم گفت نرو دنبالش فایده‏ای نداره، مبحث جالبیه توش غرق میشی میبینی 4 ماه گذشت و هیچی دستت رو نگرفت! الان این 4 ماه دکتر عارف جلوی چشم منه .... تمام ناراحتیم اینه که زیر 4 ماه جواب بگیرم. در حالی که قبلا حتی برای یکی از کارهام 1 سال وقت گذاشتم.

شما ازین همه تخصصی نویسی خسته نشدید؟ وبلاگ‏های شاگردام رو می‏خوندم منم هوایی شدم. چند شب پیش خواب قشنگی دیدم .... خواب دیدم پیامبر آمد به سمتم .... لباس سفید کامل به تن داشت و مرا در آغوش گرفت .... من یادم بود که پیامبر وقتی دست می‏داد تا زمانی که طرفش دستش رو ول نمی‏کرد رها نمی‏کرد ..... من هم آغوشش رو رها نکردم .... اون هم رها نکرد .... هر چی فکر کردم من هیچ کار خوبی نکرده بودم که بخاطرش چنین خوابی دیده باشم .... فقط برای من یک علامت سوال ماند.


نظرات دیگران []



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]