سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

تبلیغاتچی

دوشنبه 87 تیر 31 ساعت 7:48 عصر

این روزها تبدیل به یک مبلغ پرحرارت برای MDL شده‏ام. احسان و سبط را که مدت‏هاست قانع کرده‏ام که در این زمینه کار کنند. اخیرا با محمود هم صحبت کردم و امروز هم نوبت آرش بود. چون موضوعش تازگی دارد و در درس‏ها مخصوصا در تئوری آشکارسازی مطرح نمی‏شود بچه‏ها مجذوب آن می‏شوند. دکتر مروستی هم خواسته یک بخش کوتاه راجع به MDL در مقاله‏ای که در حال نوشتن آن هستند بنویسم. یک زمانی (پارسال) من را به اسم آقای کرامر-رائو می‏شناختند چون عادت داشتم با هر مساله‏ای مواجه می‏شدم باند پایین خطای تخمین پارامتر موسوم به کرامر-رائو را در آن حساب کنم. حالا احتمالا باید اسم جدیدی برایم انتخاب کنند.


نظرات دیگران []


گفتگو با دکتر عارف

یکشنبه 87 تیر 30 ساعت 7:34 عصر
بالاخره دکتر عارف هم مقاله را خواند و تصحیحات لازم را در آن اعمال کرد. به ایشان درباره گفتگویم با فیشلر گفتم گفت که «بی‏خود گفته که یادش نیست»! ..... گفتم که به نفع فیشلر بود که با من وارد بحث می‏شد. آن وقت می‏توانستم دست‏کم بهش اجازه بدهم که اشتباهش را خودش اعلام کند. این‏طوری وقتی من فردا مقاله‏ام را ارسال کنم آبرویش به خطر می‏افتد. از فردا بمدت سه ماه نفس در سینه حبس است تا ببینیم چه می‏شود.

نظرات دیگران []


آمریکایی‏ها

شنبه 87 تیر 29 ساعت 8:24 عصر

برای بازگشایی دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران لحظه شماری می‏کنم. کارهای زیادی (یعنی در واقع یک کار مهم) با این دفتر دارم. قبلا مجبور بودم صبر کنم تا سربازی بروم و پاسپورت بگیرم و به دوبی معلوم نبود با چه بهانه‏ای سفر کنم و نمی‏شد خلاصه. اما اگر آنها به تهران بیایند من یک درخواست رسمی به وزارت خارجه آمریکا و وزارت امنیت داخلی‏شان خواهم داشت. سال‏هاست منتظر بوده‏ام.


نظرات دیگران []


در دانشگاه خواجه نصیر

پنج شنبه 87 تیر 27 ساعت 8:0 عصر
امروز با اینکه بین التعطیلین بود برای جلسه پیشنهاد پژوهشی یکی از دوستان به دانشگاه خواجه نصیر رفتم. موضوع بحث کدینگ بود و خانم دکتر نصیری از شریف هم بود. ایشان بسیار به مبحث مسلط بود اما متاسفانه برخی از استادان آنجا اطلاعات کمی داشتند. تنها کسی که واقعا حرف‏های رضا را فهمید خانم نصیری بود. نکته جالب دیگر این بود که ساعت 8 صبح پنجشنبه وسط تابستان تمام کلاس‏ها پر دانشجو بود! کلاس‏های 100 نفری. در حالی که شریف در تعطیلی مطلق بسر می‏برد.

نظرات دیگران []


همکاری

چهارشنبه 87 تیر 26 ساعت 5:43 عصر
چند روزی است با احسان کار مشترکی را در زمینه MDL شروع کرده‏ایم. علاقه زیادی برای کار در این زمینه دارد. زمانی که می‏خواست پروژه دکترایش را انتخاب کند من خیلی باهاش صحبت کردم که با هم روی پردازش آرایه‏ای کار کنیم. نهایتا چند ماه بعد استاد راهنمایش دکتر باستانی هم قبول کرد که احسان روی این موضوع کار کند. چون موضوعمان به هم نزدیک است خیلی می‏توانیم به هم کمک کنیم. دیروز با هم اثبات جمله اول MDL را بدست آوردیم، مرجع اصلی را پیدا کردیم و با بحثی که داشتیم بالاخره تا حدودی آنرا فهمیدیم.

نظرات دیگران []


   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]