سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

امتحان

یکشنبه 87 آذر 10 ساعت 11:34 صبح
هر چی فکر می‏کنم امروز نباید راجع به چیزی غیر از امتحان میان ترم مبانی صحبت کنم. امتحانی که دیروز برگزار شد آسون نبود اما کاملا قابل درک هستش که خیلی از بچه‏ها نتونستن بیشتر سوالا رو بطور کامل حل کنن. البته هنوز برگه‏ها رو نگاه نکرده‏ام اما مساله اصلی اینه که ایده سوالها غیر از سوال 1 که سوال سخت امتحان محسوب میشد بطور کلی چیزی نبود که بچه‏ها ندیده باشن. سوال 2 که یک مدار متقارن فوق العاده ساده بود. سوال 3 یه فیلتر باترورث درجه 3 بود که پاسخ فرکانسی‏ش رو خواسته بودم ازشون. در حالی که درجه 2ش رو سر کلاس حل کرده بودم. سوال 4 یک مدار با 5 تا مقاومت بود و یه حل پارامتری داشت اگرچه محاسباتش چند دقیقه‏ای طول می‏کشید. سوال 5 هم که یه مدار درجه 2 بود که امپدانسش رو در 3 فرکانس مختلف خواسته بودم. آسیستان‏ها می‏گفتن یه نفر سوال 1 رو حل کرده بوده همون اوایل جلسه ولی من از بعضیای دیگه هم شنیدم که حل کردن. به هر حال امیدوارم بچه‏ها خیلی نگران نباشن و با شرایطی که دارن تو امتحان هماهنگ فاینال قطعا نتایج خوبی خواهند گرفت.

نظرات دیگران []


تصویر

چهارشنبه 87 آذر 6 ساعت 9:45 صبح
وقتی خیلی عمیق راجع به خودم فکر می‏کنم به این نتیجه می‏رسم که بعضی وقت‏ها دریافتی که از دیگران در باطن خودم دارم تصویر بشدت نادرستیه که باعث میشه مسیرهای اشتباهی در زندگی‏م در پیش بگیرم. گاهی دیگران رو قوی‏تر از اونچه که واقعا هستند می‏دونم و خودم رو ضعیف‏تر. در حالی که همه ما از یک جوهریم. این باعث میشه بطور خودکار مسئولیت کمتری تو روابطم با آدم‏ها بعهده بگیرم. بیشتر کارهای مهم رو به طرف‏های مقابلم واگذار می‏کنم یا حداکثر اگر هم خودم ابتکار عمل رو در دست بگیرم اون کاری رو انجام میدم که فکر می‏کنم مورد پسند دیگران هست نه اون کاری که فکر می‏کنم درسته. راستش اصلا خیلی وقت‏ها کار به اینجا هم نمی‏کشه که بخوام دقیق فکر کنم چه کاری درسته حالا عمل کردنش بماند. مثال بارزش اینه که بیشتر وقت‏ها وقتی با یک نفر یه صحبت جدی رو شروع می‏کردم به خودم اجازه نمی‏دادم درباره زمان تمام کردن بحث تصمیم بگیرم. به طرف مقابلم واگذار می‏کردم. حالا فرض کنید طرف مقابلم هم رودرواسی داشت .... نتیجه این می‏شد که مدت‏ها همین‏طور ادامه می‏دادیم !!!!

نظرات دیگران []


هاشمی

یکشنبه 87 آذر 3 ساعت 5:23 عصر
دیروز که هاشمی میخواست بیاد دانشگاه هیجان زیادی تو دانشگاه دیده میشد که البته برای من خیلی عجیب بود. تا حالا ندیده بودن دانشجوها از هر طیفی اینقدر برای سخنرانی یه مسئول هیجان داشته باشند. خوب البته من هنوزم وقتی از یک آدم دانشگاهی (طیف اکثریت) میشنوم که به هاشمی رای داده تعجب می‏کنم و توی ذهنم جور نمیشه. به هر حال هاشمی بعد از سالها در دانشگاه حاضر شد و این بنظرم حرکت مثبتی بود.

نظرات دیگران []


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]