سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

موتورها روشن

پنج شنبه 87 آبان 30 ساعت 6:0 عصر
از وقتی مقاله‏م ریجکت شده مثل دونده ماراتن دارم کار می‏کنم. بالاخره تونستم کارا رو ردیف کنم و برگردم سر تز. محاسباتی رو شروع کرده‏ام که از به نتیجه رسیدنش در هر مرحله شگفت‏زده میشم. شبیه کارای آماری‏هاست. الان دارم تلاش می‏کنم ژاکوبین تبدیل از مقدار ویژه‏ها به ماتریس کوواریانس رو در شرایطی حساب کنم که یک زیرفضای کروی وجود داشته باشه و داده‏ها هم مختلط باشه. متاسفانه آماردان‏ها همیشه در مقالاتشون داده‏ها رو حقیقی فرض میکنن. برای همین هم هر وقت میخوام از کاراشون استفاده کنم باید دقیق یاد بگیرم چطوری اثبات کردن و خودم برای حالت مختلطش رو حساب کنم. چیزایی رو حساب میکنن که به عقل جن هم نمیرسه ولی چی ... ‏همش حقیقی! همه این کارا رو برای این میکنم که شاید اون انتگرالی که صحبتش رو کرده بودم «کمی» بهتر بشه.

نظرات دیگران []


امید

سه شنبه 87 آبان 28 ساعت 5:55 عصر

امروز امید رو دیدم. پرسیدم «تو آسیستان جبر خطی هستی؟» ... «آش جبر خطی» ... «از روی فریدبرگ درس میدن؟» ... «آره» ... «کدوم بخشا؟» ... «همش غیر از مارکوف و جوردن فرم» ... «جردن فرم رو که برقیا احتیاج دارن!» ... «چمیدونم؟ تازه میدونی که امتحانش چجوریه؟» ... «نه» ... «فقط عددگذاری. هیچ اثباتی ازشون خواسته نمیشه» ... «!!! بچه‏های ما رو دست کم گرفتن، کم بهشون درس میدن، کمتر ازشون امتحان میگیرن» ... تازه فریدبرگ اصلا همش تبدیل خطیه. بکار بچه‏ها خیلی نیاد. ما بیشتر به ماتریسها احتیاج داریم. من: «برای این پرسیدم که یواش یواش آماده بشم برای ترم بعد» ... امید: «مثل اینکه دکتر موبد داره سیلابس جبر خطی رو تهیه میکنه» ... « :) » ... خوشحالم که دانشکده این پیشنهادو جدی گرفت.


نظرات دیگران []


دفاع‏نامه - 2

دوشنبه 87 آبان 27 ساعت 5:41 عصر

دیروز با بچه‏ها تو مراسم دفاع یک دانشجوی دکترا شرکت کردیم. می‏گفتن که گل سرسبد دانشجوهای دکترای الکترونیک بوده و استادش هم شریف‏بختیار بود. با کمال تعجب بعد از اتمام ارائه شرکت‏کنندگان رو بیرون کردند! یعنی تمام بحثهای استادا دیگه محرمانه و خصوصی تلقی میشه. حتی میگفتند که همین رویه برای دفاع فوق لیسانس هم شروع شده و تو دفاع پروپوزال دکترا هم که اصولا کسی رو راه نمیدن ...... بنظر من و دوستانم دانشکده در این مورد داره به راه اشتباهی میره که اگرچه مزایای کوتاه مدتی داره اما در دراز مدت به حیثیت علمی ما ضربه خواهد زد.

1- منع دانشجویان از ورود به دفاع پروپوزال پژوهشی همقطارانشون عملی «زشت» و «غیرسازنده» است چرا؟ زشتیش که واضحه ... غیرسازنده است به این خاطر که استدلال میکنن که ممکنه کسی پیشنهاد پژوهشی فرد دیگری رو «بدزده» و خودش اون کارو انجام بده. این ورای اتهام‏زنی اخلاقی به ما، کاملا حرف غلطی است. به این دلیل که من حتی اگر برای نزدیکترین همکارانم هم یک ساعت و نیم (تا جایی که توان داره) راجع به آخرین ایده‏ام توضیح بدم هم اون نه انگیزه‏ای داره برای اینکه حتی با اصرار من اون کار رو انجام بده نه اصولا توانایی انجام اون کار رو بتنهایی داره. برای اینکه زیاد به ما برنخوره گاهی بهمون میگن که ممکنه یکی مثلا از دانشگاه آزاد بیاد و در این جلسه شرکت کنه و ایده رو بدزده. آخه اگر طرف اینقدر زبله که با یه اشاره کوتاه به یه ایده نپخته میتونه خودش تا تهش بره چرا رفته دانشگاه آزاد؟‏

من از ابتدای شروع دوره دکترام یه فلسفه‏ای که داشتم فلسفه «منبع باز» بود. من اینو از اسلام گرفتم و ریسکش رو هم خدایی قبول کردم و کلی هم بابتش خیر دیدم. من همیشه تازه‏ترین و حساسترین اطلاعاتی که دستم بود اعم از اطلاعات دارای ارزش افزوده مالی، تحقیقاتی، فرصت‏ها و ... رو با دیگران حداقل یک نفر تقسیم کردم. نتیجه این بود: وقتی داوطلبانه اطلاعات رو برای دیگری افشا می‏کنید اون طرف بشدت احساس با ارزش بودن و اعتبار میکنه، امکان نداره در استفاده ازون اطلاعات به شما پیش‏دستی کنه، به شما در یافتن اطلاعات تکمیلی برای بهره‏مندی ازون فرصت کمک بی‏شائبه میکنه، و در اولین فرصت اطلاعاتی ده برابر ارزشمندتر رو در اختیار شما میذاره. این خصلت و فطرت پاک آدمهاست .......... 


نظرات دیگران []


اگر نایبی نباشد

شنبه 87 آبان 25 ساعت 6:7 عصر

هنوز از افسردگی ریجکت مقاله بیرون نیومده وارد افسردگی دفاع شده‏ام. شاید علتش این باشه که حقیقتا باور نمی‏کنم مقاله‏م بطور کامل ریجکت بشه و نتونم دفاع کنم ...... در هر صورت، دیشب یدفعه انگار از خواب عمیقی بیدار شده باشم از خودم پرسیدم «اگر نایبی سر جلسه دفاع نباشه !!!! ». بطور کلی دفاع دکترا تنها دفاعی هستش که جدی محسوب میشه. دفاع تز فوق، سمینار فوق و پیشنهاد پژوهشی دکترا بیشتر حالت فرمالیته و شاید آمادگی برای دفاع دکترا رو دارند. در جلسه دفاع دکتراست که شدیدترین حمله‏ها به دانشجو و احتمالا استادش میشه و معمولا کار به برخورد استادا میکشه و گاهی حتی به کدورت‏ هم ممکنه منتهی بشه. این وسط امید دانشجو به استادشه که ازش دفاع بکنه. حالا هم که نایبی تصمیم گرفته بره خارجه برای خلق الله کتاب بنویسه !! البته حتما برای روز دفاع خودشو میرسونه ولی ممکنه چون وقت زیادی روی تز نمیذاره نتونه خیلی دفاع محکمی بکنه.

از چند سال قبل احساس می‏کردم که نایبی چندان تمایلی دیگه به دانشگاه نداره به همین خاطر هم قبل از دفاع پروپوزالم با عارف هم صحبت کردم که استاد راهنمای همکارم باشه. کم‏کم حدسم درست از آب دراومد. پارسال نایبی تصمیم گرفت ترم دوم رو مرخصی بگیره و اندازه‏گیری رو ارائه نداد. روز امتحان آمار و احتمال توی ماشین با ناراحتی ازش پرسیدم «استاد شما تصمیم گرفتید ازین ببعد ترم‏های زوج رو مرخصی بگیرید؟» خندید و گفت «نه این ترم کار پیش اومده». چون اندازه‏گیری داشت از سیلابس حذف میشد و از طرفی درس اصلی ترم زوج نایبی بود. اما امسال هم این حدس من درست از آب دراومد و نایبی دوباره داره مرخصی میگیره. اگرچه تمایلش به کتاب نوشتن شاخ رو روی سر آدمی سبز میکنه.

اگر چه دکتر عارف نفوذ بالایی داره و معمولا تو جلسه دفاع اگر تشخیص بده شدید دفاع میکنه و من تا حدودی خیالم راحته. اینو همه دانشجوهای دکترایی که تو دفاع تدین بودن خوب میدونن. اونجا خانم دکتر نصیری یه تریپ مختصر اومد می‏خواست بگه چرا اسم تو توی مقاله درختیان هستش و اسم درختیان هم متقابلا توی مقاله تو؟ که چشمتون روز بد نبینه .... دکتر عارف چنان جوابی بهش داد که کلا از تحصیلات تکمیلی فکر کنم بخاطر همون کناره‏گیری کرد :) ..... در هر صورت دیگه بعد ازون جریان بچه‏ها نمی‏ترسن که با هم کار گروهی بکنن. اشکال معروف دیگه که از تز تدین باز هم شروع شد «اشکال معروف دکتر شمس‏اللهی» هستش. ایشون سوال اصلی‏ش رو از تدین روی این محور قرار داد:‏ تدین سه تا ژورنال پیپر داشت که خیلی فوق‏العاده محسوب میشد اون روزا. منتها بد کارش رو تعریف کرده بود اینقدر واید بود که مقاله‏هاش هر کدوم روی یک موضوع جداگانه بود ..... دکتر شمس: «می‏خوام ببینم این کار شما جمع سه تا کار فوق‏لیسانسه که 6+6+6 میشه 18 یا نه یه کار دکتراست» .... اشاره به اینکه تز دکترا 18 واحده و تز فوق 9 یا 6 واحد. اینو که گفت تدین دیگه داشت ولو میشد ...... و این اشکال مشهور ازون ببعد در هر جلسه‏ای که دکتر شمس باشه بنحو موفقیت‏آمیزی تکرار میشه و همه هم در این آزمون شکست میخورن. در هر صورت دفاع تز دکترا روز تاریخی‏ایه باید منتظرش موند.

حالا حسابشو بکن وسط این کارزار یدفه استادت بگه من نیستم :)


نظرات دیگران []


خاطره

چهارشنبه 87 آبان 22 ساعت 5:57 عصر
امروز برای مقاله آموزشی که داریم می‏نویسیم با دکتر مروستی جلسه هماهنگی داشتیم. وسطش بحث خاطره‏گویی و اینا شد. دکتر خلج گفت که الان پیش دکتر عارف بودم درباره این اشتباه کنکور امسال بحث شد. ایشون گفتند که یبار هم در سال 64 این اتفاق افتاده بود. بعد دکتر خلج گفت که اتفاقا سال 64 سال ورودی ما بود. من انتخاب اولم برق تهران و انتخاب دومم برق شریف بود و رتبه‏م هم 2 شده بود. ولی چون سیستم انتخاب رشته درست کار نمی‏کرد برق شریف قبول شدم :)  از بد شانسی .....

نظرات دیگران []


   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]