خاطرات خصوصی

یک صحبت خصوصی

چهارشنبه 87 خرداد 22 ساعت 10:25 عصر
امروز با یکی از بچه‏ها صحبت طولانی‏ای داشتم. از هر دری صحبتی بود حتی از بیماری درازمدتی که داشت ..... گاهی پیش می‏آید که با یکی از بچه‏ها صحبت کنم. کلا چیزی که من را به محیط دانشگاه علاقمند می‏کند همین است که پر از آدم‏های متفاوت است. اینجا می‏شود ارتباط برقرار کرد، می‏شود چیزهای زیادی از دیگران یاد گرفت و همکاری کرد، می‏توان مفید بود. در حالی که زمانی که در شرکت بودم در یک محیط بسته تنها با چند نفر ارتباط داشتم، اگر می‏خواستیم چند دقیقه صحبت کنیم احساس می‏کردیم که داریم به شرکت «خیانت» می‏کنیم، اما در دانشگاه، صحبت کردن با دیگران، حتی اگر درباره مسایل شخصی باشد، بخشی از وظیفه محسوب می‏شود.

نظرات دیگران []


استرس امتحان

سه شنبه 87 خرداد 21 ساعت 8:8 عصر

من فکر می‏کنم همونطوری که بچه‏ها برای امتحان استرس پیدا می‏کنند استاد هم مخصوصا اگر مثل من تازه‏کار باشد «استرس امتحان» را تجربه خواهد کرد. طرح کردن سوال کار آسانی نیست، اولا باید سوالات باندازه کافی سخت باشند، ثانیا اگر بیش از حد سخت باشند موجب ناراحتی بچه‏ها می‏شود، باید کوچک‏ترین نکته اشتباهی در سوالات نباشد و باید در چارچوب مطالب مطرح شده در کلاس باشد. برای میان‏ترم درس اندازه‏گیری یک روز صبح شروع کردم و تا ده و نیم شب توی دفترم کار می‏کردم تا سوال‏ها طرح شد، آسیستان‏هایم هم تا 3 صبح مشغول تایپ و تکثیر واین برنامه‏ها بودند .... این دفعه زودتر شروع کرده‏ام که به آنجاها نکشد. 


نظرات دیگران []


دردسر برای اسراییلی‏ها

دوشنبه 87 خرداد 20 ساعت 7:40 عصر
مساله‏ای که در جریان کار تحقیقاتی پیش آمده این است که یک گروه اسراییلی قبلا در سال 2002 مقاله‏ای منتشر کرده‏اند و ادعا کرده‏اند که مساله را حل کرده‏اند. من از ابتدا خوشبین نبودم چون احساس می‏کردم برخی ویژگی‏های مهم مساله را در نظر نگرفته‏اند. شبیه‏سازی‏های ارائه شده در مقاله‏شان نشان می‏داد که روش‏شان بسیار عالی کار می‏کند. اما وقتی ما خودمان شبیه‏سازی کردیم نتایج کاملا بد بود. در حقیقت تنها راه باقیمانده برای ما این است که ادعا کنیم اسراییلی‏ها عامدانه در شبیه‏سازی‏های‏شان دست برده‏اند تا آنها را بهتر از آنچه هست جلوه دهند، بعبارت دیگر دروغ گفته‏اند ...... امروز با دکتر عارف نیم ساعت تمام بحث‏مان این بود که مقاله را چطور بنویسیم که به این گروه اسراییلی و حامیان غربی‏شان که احتمالا جزء داوران مقاله خواهند بود برنخورد یا کمتر بربخورد و مقاله را رد نکنند.

نظرات دیگران []


اولین روز کاری

یکشنبه 87 خرداد 19 ساعت 5:43 عصر
بالاخره دعاهای امت شهیدپرور نتیجه داد و تعطیلاتی که در آن معادل نوروز مسافرت انجام شده بود به پایان رسید. در اولین روز کاری وقتی به دفترم رسیدم و خواستم کامپیوتر رو روشن کنم «برق کلا رفت!» ..... تازه یادم اومد که قبل از تعطیلات هم هر روز برق دانشگاه شریف در اوج فعالیت روزانه دقیقا می‏رفت. خلاصه کلا از مد کار کردن خارج شدیم. از دولت محترمه هم تقاضا داریم همان تعطیل باشد بهتر به کارهای‏مان می‏رسیم.

نظرات دیگران []


لذت کار علمی

شنبه 87 خرداد 18 ساعت 7:28 عصر
آدم وقتی یک کار تحقیقاتی را به پایان می‏رساند و شروع به نوشتن نتایج کارش بصورت یک مقاله می‏کند احساس رضایت بالایی دارد. از اول دوره دکترا به برخی مسایل خاص در زمینه توزیع احتمالاتی مقدار ویژه‏ها علاقمند بودم و مدت‏ها روی آن کار کردم بدون اینکه کاربرد خاصی مدنظرم باشد. چند ماه قبل وقتی با یک مساله در پردازش آرایه‏ای روبرو شدم با استفاده از نتایجی که در این چند سال محاسبه کرده بودم براحتی مساله را حل کردم. مشکل محاسبه احتمال خطای یک روش بسیار پرکاربرد برای تعیین تعداد منابع سیگنال بود که تقریبا 20 سال بود بنحو رضایت‏بخشی حل نشده بود، برای پذیرفته شدن این مقاله لحظه‏شماری می‏کنم.

نظرات دیگران []


<   <<   26   27   28   29   30      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]