سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات خصوصی

جلسه با دکتر زاهدی

چهارشنبه 87 شهریور 13 ساعت 5:5 عصر
امروز بالاخره جلسه هماهنگی ارائه درس مبانی برق برگزار شد. برای 10 گروه مبانی 20 نفر داوطلب شدن و از بین اونا باید انتخاب انجام بشه. جالب این بود که توی جلسه همه مخالف و حتی میشه گفت ناراحت بودن ازینکه مجبورن مبانی ارائه بدن. من تنها کسی بودم که دفاع کردم. تجربه من در تدریس خیلی عالی بود و با اینکه کار بسیار دشواری بود اما به زحمتش می‏ارزید. من تا پارسال همیشه حرفم این بود که علاقه‏ای به استاد شدن ندارم و دوست دارم کار پژوهشی بکنم در آینده. اما بعد از آمار و احتمال و مخصوصا اندازه‏گیری علاقه شدیدی به تدریس پیدا کردم. گاهی فکر می‏کنم بهترین لحظات زندگی‏م رو با دانشجوهام گذروندم.

نظرات دیگران []


سوغات فرنگ

سه شنبه 87 شهریور 12 ساعت 4:50 عصر
علی چند روز پیش از سوییس برگشت و سوغاتی یه کاکائوی اصل سوییسی برای من آورده بود. اونجا مقاله‏ش خیلی مورد استقبال قرار گرفته و بین حدود 1000 مقاله جزء 10 کاندیدای بهترین مقاله شناخته شده. بارنی و بقیه طراز اول‏های این فیلد هم کلی تحویلش گرفتن و ازش خواستن که باهاشون کار کنه و حتی قراره مسایل حل نشده‏شون رو براش بفرستن!! کلا از موفقیت‏های علی خیلی خوشحالم همیشه برای هم کار کردیم بدون چشمداشت و اون حالا هم تو کار علمی پیشرفت خوبی کرده هم داره ازدواج میکنه و هم داره قراردادهای بزرگی تو صنعت بدست میاره امیدوارم استاد هم بشه تا دیگه چیزی کم نداشته باشه :) اما یه خبر بد این بود که ظاهرا یاسر کرسی استادیش با مخالفت‏هایی روبرو شده :(

نظرات دیگران []


سرباز

دوشنبه 87 شهریور 11 ساعت 5:2 عصر
حامد تا چند ماه دیگه سربازیش برای بنیاد تموم میشه و خلاص. این سربازی براش خیلی پربرکت بود و آموزشی‏ش هم که تو تابستون رفت خیلی براش خاطره‏انگیز بود چون همه بچه‏های گروهان از نخبه‏ها بودن و بعضی‏هاشون رو من می‏شناختم. با صاایران هم که به سلامتی کارشون ردیف شده و همین روزهاست که امضای نهایی رو بکنن. هر وقت بیاد دانشگاه با هم یه گپی می‏زنیم.

نظرات دیگران []


داور شماره 3

یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 5:3 عصر
این داور شماره 3 اشکال عجیبی گرفته. میگه قضیه شماره 3 مقاله‏ات بدیهیه و باید حذفش کنی! البته تا حدودی درست میگه اما ما معمولا هر چیزی رو سعی می‏کنیم ثابت کنیم. من بطور کلی میدونم که باند کرامر-رائو با افزایش میزان اطلاعات کاهش پیدا میکنه اما هنوز هیچ جایی اینو بطور دقیق ندیده‏ام که بتونم بهش صرفا رفرنس بدم و رد بشم. اگر چه آدم معمولا با داور مخصوصا اگر مقاله رو پذیرفته باشه درگیر نمیشه اما من احتمالا این یکی رو انجام نمیدم .... هر چه بادا باد.

نظرات دیگران []


ریسک

شنبه 87 شهریور 9 ساعت 5:6 عصر

همیشه به خودم می‏گویم که در زندگی نباید از ریسک‏های بزرگ بترسم چون تجربه من نشان داده که حتی اگر شکست هم بخورم باز هم پیروزم. آدمی که ریسک یک کار تازه را می‏پذیرد حتی اگر بلاهای بدی هم سرش بیاید همیشه چند گام بلند از دیگران جلوتر است چون او کسی است که ناشناخته‏ها را دیده است.


نظرات دیگران []


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

انتقال
علی
بامداد
شبانه روزی
ریجکت
[عناوین آرشیوشده]